آیا میدانید برای شروع یک کسب و کار موفق باید چگونه عمل کرد؟
اصول راه اندازی کسب و کار قطعا مسئلهای است که همه به دنبال آن هستند و حتما بارها و بارها از کارآفرینان موفق شنیدهاید که میگویند، هیچ فرمول موفقیتسازی یکتایی برای موفقیت در کسب و کار وجود ندارد.
چرا که اگر وجود داشت، تاریخ شاهد شکستهای متعدد در انواع حرفهها و سازمانها نمیشد.
باید گفت این جمله تا حدود زیادی درست است ولی با گویشی متفاوت باید آن را گفت. فرمول موفقیتساز شما برای موفقیت در کسب و کارتان، در انتخابهای شما نهفته است.
اگر به تاریخ بنگریم، در مییابیم که فرمولهایی وجود داشتهاند که به صورت پایهای شباهتهای کسب و کارهای موفق را تشکیل دادهاند و عموما در سالهای شکلگیری آنها دیده میشوند.
البته باید این نکته را بازگو کنیم که وقتی پای فرمول در میان باشد، معمولا افراد اندکی در چهارچوبها فرو میروند و به دنبال یک جواب سرراست میگردند و این نکته ممکن است باعث از بین رفتن خلاقیت در اجرای روشهایشان شود. میتوان گفت در واقع گامهای خاصی وجود دارد که موفقها دنبال کردهاند و موفقترها به خوبی اجرا کردهاند. این قدمهای نخست، نقش مهمی در میزان موفقیت آنها ایفا کردهاند.
مواجهه با بهانهها:
افراد زیادی در دنیا هستند که رویای راه اندازی یک کمپانی و تجارت را در سر می پرورانند اما هرگز این کار را انجام نمی دهند.
دلیل آن هم وجود ترسها و بهانههایی است که به دلیل قبول نکردن مسئولیتها دارند و درواقع برای شروع نکردن یک کار و راه اندازی نکردن یک تجارت میتوان هزاران دلیل آورد.
هر چیزی را جذب کنید:
به چیزهایی که از خانواده، دوستان، متخصصان یا حتی خودتان می شنوید، گوش دهید. درواقع باید افکار بکر دیگران را بقاپید و سعی کنید که ایدههایی را که به دستتان می رسد را در ذهنتان به مرحله اجرا برسانید.
شور و اشتیاق:
شما مجبور نیستید که با تمام وجود عاشق کسب و کار خود و وظایف مرتبط با آن باشید. اما برای موفقیت در این راه شما باید کسب و کارتان را با اشتیاق پیگیری کنید.
کارآفرینی در کنار اشتغال:
شاغل بودن در حین راه اندازی کسب و کار جدید به معنی داشتن پشتوانه مالی و آسودگی خاطر نسبی است.
شریک خوب:
برای پایه گذاری کسب و کار جدید به حمایت و همراهی دوستان و یا اعضای خانواده نیاز است. وجود فردی یا افرادی که هم عقیده شما هستند باعث میشود که بتوانید درباره ایدههایتان با همدیگر صحبت کنید.
نظرات و عقاید یکدیگر را نقد کرده و در صورت لزوم کامل کنید. داشتن شریکی قابل اطمینان باعث کاهش اضطراب و نگرانی شما می شود و زیان های احتمالی هر کدام از شما را کمتر می کند. به خاطر داشته باشید که همه این فواید در صورتی نصیب شما میشود که شریکی خوب و معتمد داشته باشید.
جذب مشتری:
تا روزی که نتوانستید به میزان کافی برای کسب و کار خود مشتری جذب کنید دست از تلاش برندارید. چرا که هیچ کسب و کاری بدون داشتن مشتری دوام نیاورده است.
برنامه ریزی دقیق برای اهداف بلندمدت و کوتاه مدت:
این نکته بسیار ضروری است که شما یک برنامه کسب و کار دقیق برای خود طراحی کنید. اما ضرورتی ندارد که کاملا مشابه با آن عمل کرده و تصمیم گیری کنید.
یادگیری:
هنگامی که شما به یک کسب و کار وارد میشوید باید به کسب تجربه بپردازید و در آن زمینه به فردی خبره تبدیل شوید. شرکت در دوره های مرتبط و تخصصی می تواند ایدهای بسیار مفید باشد.
تجربه و تخصص دیگران:
فقط به این دلیل که شما کسب و کاری را شروع می کنید، نباید توقع داشت که شما باید در همه چیز تخصص داشته باشید و میتوانید از افرادی که تخصص و تجربهای مشابه دارند استفاده کنید.
به قوانین احترام بگذارید:
سعی برای گریز از قانون شما را به دردسر میاندازد و از تمرکز شما بر بهبود کسب و کار و نوآوری جلوگیری می کند و موجب از دست رفتن اعتبار شما می شود پس عاقلانه ترین کار احترام به قوانین است.